یه دوستی داشتم، اعتقاد داشت طرف خوشگل و خوش هیکل باشه،کافیه
فکرش اندازه گاو هم باشه طوری نیست…
دیشب تقریبا مریض شدم ناجور.اینروزا ادم حتی مریضی های روحی رو هم از بقیه میگیره
روح و جسمم با هم هنگ کرده بودن
حس می کردم پهلوهام داره منفجر میشه و چشمام درد می کنه
کمر درد، سر درد، دل درد، و همه چی
روحم هم انگار بال هاشو کندن انداختنش توی اتیش میگن: حالا بپر
یه کتاب هم هدیه گرفتم: دیگران درباره شما چی فکر می کنن یا چه جوری تاثیر بگذاریم!
می خوام اصلا فکر نکنن
وقتی با یه سرد سلام کردن یا خستگی و یا چه می دونم با یه تحویل نگرفتن، بهشون بر میخوره و میذارن میرن ، بذار 10 سال ، نه 100 سال دیگه هم فکر نکنن. به چه درد من می خوره فکرشون وقتی واقعی نیست.
یه دوستی داشتم، اعتقاد داشت طرف خوشگل و خوش هیکل باشه،کافیه
فکرش اندازه گاو هم باشه طوری نیست!
به هزار و یک بهانه ؛ دوستت دارم رو ازت دریغ می کنن.
روحم خسته است رفیق.
من یه مسافرم،
بدجوری هم خسته ام
دستهبندی شده در: گاهی که دلم می گیرد
